باغ عشق

مجموعه ای از نایاب ترین جملات عاشقانه شعر

خــدايا ؟


کــمــي بــيـا جــلــوتــــر . .


مــي خــواهـــمـــ در گوشــت چــيــزي بــگــويم . . . !


ايـن يـک اعــتـرافــــــ اســت . . .


مــن بــي او دوامــ نــمي آورمــ .


[ یک شنبه 22 دی 1392برچسب:جملات زیبا-جملات عاشقانه-جملات با ارزش -جملات کوتاه-,

] [ 18:5 ] [ زهره ]

[ ]

خلاصه ای از زندگینامه مهدی اخوان ثالث شاعر بزرگ پارسی

 

مهدی اخوان ثالث در سال ۱۳۰۷ در توس نو مشهد چشم به جهان گشود . پدرش از مردم یزد بود كه در جوانی به مشهد مهاجرت كرد و در این شهر سكونت اختیار نمود و در آنجا با دختری به نام مریم ازدواج كرد و به شغل داروهای گیاهی و سنتی اشتغال ورزید . اخوان به هنگام تولد با یك چشم وارد این جهان شد اما پس از مدتی چشم دیگر او به روی عالم و آدم باز شد . مهدی اخوان ثالث ، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود به پایان رسانید و در سال ۱۳۲۶ دوره هنرستان مشهد رشته آهنگری را به پایان برد و همان جا در همین رشته آغاز به کار کرد .

 

در سال 1327 شمسی وارد تهران شد و به خدمت وزارت فرهنگ درآمد و در این شهـر و اطراف آن (کریم آباد ورامین) به تـدریس پـرداخت. اخوان در سال 1329 با ایران ( خدیجه ) اخوان ثالث ، دختر عمویش ازدواج نمود . حاصل این ازدواج سه دختر به نام های لاله ، لولی ، تنسگل و سه پسر به نام های توس ، زردشت و مزدك علی می باشد. از حوادث دلخراش دوره ی زندگی اخوان می توان مرگ دو فرزندش را نام برد. در سال 1342 تنسگل دختر سوم وی هنوز چهار روز از تولدش نگذشته بود فوت كرد و در سال 1353 دختر اولش لاله در رودخانه كرج غرق گردید و این دو واقعه ضربه ی سختی بر او وارد كرد .

 

اخوان چـند بار به زندان افـتاد و یک بار نیز به حومه کاشان تـبعـید شد. در سال 1333 برای بار چـندم، به اتـهام سیاسی، زندانی شد. پس از آزادی از زندان (سال 1336) به کار در رادیو پـرداخت، و مدتی بعـد به تـلویزیون خوزستان مـنـتـقـل شد . در سال 1353 از خوزستان به تـهـران بازگـشت و این بار در رادیو تـلویزیون به کار پـرداخت. در سال 1356 در دانـشگـاه های تـهـران، ملی و تـربـیت معـلم به تـدریس شعـر دوره سامانی و معـاصر روی آورد؛ و دو سال بعـد، در سازمان انـتـشارات و آموزش انـقـلاب اسلامی (فرانکـلین سابق) به کار پـرداخت و سرانجام در سال 1360 بدون حـقوق و با محـرومیت هـمیشگـی از تمام مشاغل دولتی، بازنـشسته شد. در سال ۱۳۶۹ به دعوت خانه فرهنگ آلمان برای برگزاری شب شعری از تاریخ ۴ تا ۷ آوریل برای نخستین بار به خارج رفت . مهدی اخوان ثالث در روز یكشنبه 4 شهریور 1369 در بیمارستان مهر تهران بدرود حیات گفت و پیكرش را به مشهد انتقال دادند و در جوار آرامگاه فردوسی در باغ توس به خاك سپردند .


ادامه مطلب

[ یک شنبه 22 دی 1392برچسب:شعر,

] [ 17:45 ] [ زهره ]

[ ]

خلاصه ای از زندگینامه سهراب سپهری

سهراب سپهری ( ۱۵ مهر ۱۳۰۷ در کاشان - ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ در تهران) شاعر و نقاش ایرانی بود. او از مهم‌ترین شاعران معاصر ایران است و شعرهایش به زبان‌های بسیاری از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شده است. سهراب سپهری در غروب ۱ اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس تهران به علت ابتلا به بیماری سرطان خون درگذشت. صحن امامزاده سلطان‌علی روستای مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان میزبان ابدی سهراب گردید.

 

 

 تعدادی از اشعار سهراب سپهری در ادامه مطلب


ادامه مطلب

[ یک شنبه 22 دی 1392برچسب:شعر-شعرزیبا-اشعار سهراب سپهری-,

] [ 13:48 ] [ زهره ]

[ ]

سر به هوا نیستــــم

امــــا

همیشـــــه چشــــم به آسمان دارم

حال عجیبـــی ست

دیدن ِ همان آســــمان که

شاید "تو" ...

دقایقی پیش

به آن نگاه کـــرده ای...

دست به صورتم نزن!


می ترســــــم بیفـــتد قاب خندانی که برچهره دارم


وبـــــــعدسیل اشـــکهایم تورا باخودببرد.


باز من بمانم وتنهایی!


 ثانیه های نامرد
 

چقدر ثانیه ها نامردند


گفته بودند که بر می گردند


برنگشتند و پس از رفتنشان


بی جهت عقربه ها می گردند


آه این ثانیه های نامرد


چه بلایی به سرم آوردند


نه به چشمم افقی بخشیدند


نه ز بغضم گره ای وا کردند


از چه رو سبز بنامم به دروغ


لحظه هایی که یکایک زردند


لحظه ها همهمه هایی موهوم


لحظه ها فاصله هایی سردند


آه بگذار ز پیشم بروند


لحظه هایی که یکایک دردند

 مثل یک اتفاق خوب


مثل یک اتفاق خوب...
بیا ...
بیفت در زندگـــــی ام... !


همیشه
حرف از رفتن هاســــــــــت
کاش کسی
با آمدنش غافلگیرمان کنــــــــــــــد !!!

 

پیچک می شوم
وحشی !!
می پیچم
به پر و پای ثانیه هایت
تا حتی نتوانی
آنی
بی من
" بودن" را
زندگی کنی...!!!

 

دلم پُــــــــــر است


پُــــــــــر پُــــــــــر


آنقــــــدر که گاهی اضافه اش


از چشمانم می چـــــکد

 

 

 

خدایا...


بابت آن روز


که سرت داد کشیدم متاسفمـــــــــ...!!!


من عصبانی بودم


برای انسانی که تو میگفتی ارزشــــَش را ندارد


و مــــــــــن پا فشاری می کردم

 

میـدونی بن بست زنـدگی کـجـاست ؟


جــایــی کـه


نـه حـــق خــواسـتن داری


نـه تــوانــایـی فـــرامــوش کـــردن

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه

صفحه قبل 1 ... 14 15 16 17 18 ... 22 صفحه بعد